گمرک پرویزخان
گمرک پرویزخان

گمرک پرویزخان

به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت

شعر به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت

به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت
غصه هم می گذرد
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند..
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مـپوشان هرگز…!!
زندگی ذره کاهیست
که کوهش کردیم
زندگی نام نکویی ست
که خارش کردیم
زندگی نیست بجز نم نم باران بهار
زندگی نیست بجز دیدن یار
زندگی نیست بجز عشق
بجز حرف محبت به کسی
ورنه هرخار و خسی
زندگی کرده بسی